والسلام على الحسین و على على بنالحسینو على اولاد الحسین و على اصحاب الحسین(ع)
در بخشی از یادداشت هلالی آمده است:
امروزه لجنپراکنی علیه اینجانب، «رضا هلالی» برای عدهای نابخرد و غفلتزده، چنان موضوعیت و اهمیتی یافته است که هر روز یا خالق یا مشتری جدیدترین اخبار کذب، آلوده و موهن در مورد حقیر هستند و چنان در این طریق پا به رکابند که «فرصت فکر» از مستمعین بیرنگ و ریای محافل گرفته میشود… فاجعه آنجاست که هرزهبافهای شارلاتان بیتقوا و دودوزهبازهای هفتخط بیمرام و اپوزیسیونهای ضد ولایت مجهولالهویه و هزاررنگهای ظاهرالصلاح سالوس و محتسبهای مدرن شکمباره و تردامن، همه و همه دست به دست هم دادهاند تا دیگر نغمه روحبخش روضههای سیدالشهدا(ع) به گوش جوانان شیفته نرسد… (عجیب نیست! چراکه دشمنی با آلالله و موالیان آلالله، ساخته و پرداخته نطفه مال حرام است) کار به جایی رسیده است که اگر بدانند «فلانی» خائن مخنث و بیرگ است و یا منافق مرتد و سیبزمینی بیاعتقاد است، در امنیت کامل به سر خواهد برد، اما کافیست که «شیطانکی» بفهمد که «تو» دوستدار آل بیت رسولاللهی… دیگر فاتحه امنیت و رفاه و آزادی و… را باید خواند!! (عجیب نیست! چرا که شیطان سوگند خورده است که دست از سر موالیان آلالله برندارد). کار به جایی رسیده است که این بیمرامهای نامرد، برای خاموش کردن چراغ محبت آلالله، به بیآبرو کردن نوامیس و انتشار اکاذیب و پخش تصاویر خانوادگی (در تیراژهای فراوان) و شایعهپراکنیهای عجیب و غریب و… میپردازند. (عجیب نیست! چراکه مظلومیت و غربت در ذات شیعگی است)
چه بسیار حماقتهایی که عدهای میکنند تا احمق شمرده نشوند! بنگرید که در مواجهه با این تخریبها و ترور شخصیتها، مخاطبها چگونه موضعی میگیرند. عدهای علیالاصول، نقش این رسواییها را به دیوار میکوبند و از ریشه، منکر وجود هرگونه پلیدی میشوند… (که به پای اعتمادشان، بوسه میزنم) و عدهای به جستجوی حق برمیخیزند و اگر حق را هر جا یافتند، خاشعند… (من طلبنی بالحق وجدنی) و اما عدهای دیگر… و اما، زخم زبان… و اما غیبت، تهمت… و اما…
همه آنانی که در جریان فتنهسازیهای این بیهنران هستند، میدانند که خاصیت اصلی و اولیه و نهایی این حاشیهسازیها، بیهودگی است. هیاهو برای هیچ! هدف بطلانسرایی این شیطانکهای موجه و غیرموجه سوءاستفاده از جهل و بیخبری عوامالناس است و مادر این کینهورزیها اغلب حسد است و عجب!…
امیدوارم آنان که حتی پردهدریها را به نهایت رساندهاند و به اینجانب (به عنوان یک شهروند و نه یک نوکر آستان امیرالمؤمنین) و به همسر شرعی و قانونی اینجانب نیز رحم نکردهاند، جواب روشنی از جانب آلالله بگیرند که به غیر از اهل بیت، پناهی ندارم و به غیر از خدای آلالله، منتقمی نمیبینم. فاغث یا غیاث المستغیثین