سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رخت بر بستن نزدیک است . [نهج البلاغه]
السلام علیک یا ابا عبدالله حسین
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» دست رفته دین شما، دین بیاورید!

والسلام على الحسین و على على بن‏الحسین‏و على اولاد الحسین و على اصحاب الحسین(ع)

برای مناسبت محرم تصمیم گرفتم ، برای تنوع و تفاوت این بار گزیده ای از یکی دوتا نشریه و روزنامه رو در چند سری پست بدم !

برای بار اول گزیده ای از دوتا مصاحبه رو در نظر گرفتم .( ذکر هر یکی از مصاحبه ها به معنای تائید یا رد این افراد نیست ! )

۱ - مصاحبه با عبدالرضا هلالی :

  • رضا هلالی مخاطبانی را تربیت کرده که بعضی از آن ها فقط به خاطر سبک می آیند. می آیند موسیقی گوش بکنند . احساس گناه هم نکنند .

من حداقل کاری که کرده ام این بوده که ۲ هزارتا جوان هر جمعه با دیدگاه های مختلف می آیند در جلسه ی ابی عبدالله می نشینند . همین که دو سه ساعت دنبال خطا و خلاف نمی رود ، دنبال اشتباه نمی رود ، برای من افتخار است . . . .

  • چرا مثلا شور آقای ( . . .) می شود دو دقیقه و شور شما اینقدر طول می کشد ؟

چقدر مستمع دارند ایشان؟ در هفته شاید ۶۰ نفر . آن هم با چه گروه سنی . اما مستمع هفتگی ما حدودا دوهزار نفر و غالبا جوان هستند . از هشت هزار نفر هم بیشتر می شود .

  • این چیزی را اثبات نمی کند . مگر جمعیت زیاد بیاید مهم است ؟ نحوه عزاداری مهم نیست ؟

آقای ( . . . ) استاد هستند و خیلی هم بزرگ هستند . اما ایشان اگر با آن سبک بخواهد بخواند ، از ۶۰ نفر مستمعین اش چند نفر جوان هستند ؟ ۲۰ نفر . حالا این دوهزار تا جوانی که به مجلس هلالی می آیند ، اگر مجلس هلالی نیایند و مجلس او هم نرود کجا خواهد رفت ؟ . . . .

( از این قسمت به بعد جزیی از ابعاد خصوصیه زندگیه این مداح اهل بیت آمده است ! )

  • الان چه ماشینی دارید ؟

الان هیچی . به من می گویند خانه ات پاسداران است . وضع مالی شما توپ است یا ثانیه ای پول می گیری ، خدا شاهد است اصلا این طوری اصلا این طوری نیست ، لالن تهران پارس می نشینم ، قبلا هم مجیدیه بودم .

  • رابطه تان با مداح های دیگر چطور است ؟

من با هیچ کدام از مداح ها الان رابطه ندارم . الان هیچ کدام از مداحان تحویلمان نمی گیرند ...

  • چرا ؟

به خاطر آن فیلمی که از من پخش شد . کسی هم زنگ نزد از من بپرسد که چی شده . چی هست چی نیست . انگار منتظر بودند .

  • می شود راجع به ماجرای سی دی صحبت کنیم ؟

آن فیلم که از من پخش شد فیلم همسر شرعی و قانونی و دائم من بود که ناجوانمردانه آن را دست عموم پخش کردند .

  • چه کسی فیلم برداری کرده بود ؟

خواهر خانمم .

  • چطور خواهر زن شما فیلم را بیرون داد ؟

خواهر زن من نداد بیرون . تلفن را برده بودند برای تعمیر . از توی کارت حافظه کپی شده بود روی گوشی . بردند تعمیر بکنند که به بیرون درز کرد . و پاساژ ( . . . ) که پخش سی دی های ما را می کردند ، متاسفانه یکی دوتا از این مغازه هایشان آمدند سی دی را چاپ کردند به صورت وسیع و پنج هزارتا پنج هزارتا در میادین شهر پخش کردند . کسی هم نیامد پیگیری بکند . ما که نباید می گذاشتیم از خانواده مان فیلم بگیرند . ولی معلوم نشد این حریم خصوصی فقط مخصوص بازیگرهاست یا شامل بقیه هم می شود !

(( این مصاحبه به طور کامل در شماره اخیر ( ۱۰۴ ) « مجله همشهری جوان » آمده است . از آنجا که این نشریه سایتی ندارد ، نمی توان جهت دسترسی اینترنی آن اقدام نمود ! این گزیده ای از آن مصاحبه بود که به نظر من رسید ! سعی بر آن است قسمت دیگری از آن را نیز در پست های بعد تایپ و منتشر نمود !))



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حاج علی ( یکشنبه 86/6/11 :: ساعت 6:57 عصر )

»» واما مداحی که با آ برویش بازی شد

والسلام على الحسین و على على بن‏الحسین‏و على اولاد الحسین و على اصحاب الحسین(ع)

در پی پخش و انتشار گسترده سی دی تصاویری از عبدالرضا هلالی در تهران و شهرستان‌ها، وی دریادداشتی که برای «بازتاب» ارسال کرده، توضیحاتی ارائه داد.
وی در خصوص انتشار تصاویر مذکور، اظهار داشت: فیلم را خواهر همسرم با استفاده از تلفن همراه خود گرفت و زمانی که گوشی خود را برای تعمیر داده بود، متاسفانه یکی از کارکنان تعمیرگاه اقدام به سرقت فیلم خصوصی خانوادگی و پخش آن کرده است.


در بخشی از یادداشت هلالی آمده است:


امروزه لجن‌پراکنی علیه اینجانب، «رضا هلالی» برای عده‌ای نابخرد و غفلت‌زده، چنان موضوعیت و اهمیتی یافته است که هر روز یا خالق یا مشتری جدیدترین اخبار کذب، آلوده و موهن در مورد حقیر هستند و چنان در این طریق پا به رکابند که «فرصت فکر» از مستمعین بی‌رنگ و ریای محافل گرفته می‌شود… فاجعه آنجاست که هرزه‌باف‌های شارلاتان بی‌تقوا و دودوزه‌باز‌های هفت‌خط بی‌مرام و اپوزیسیون‌های ضد ولایت مجهول‌الهویه و هزاررنگ‌های ظاهرالصلاح سالوس و محتسب‌های مدرن شکمباره و تردامن، همه و همه دست به دست هم داده‌اند تا دیگر نغمه روح‌بخش روضه‌های سیدالشهدا(ع) به گوش جوانان شیفته نرسد… (عجیب نیست! چراکه دشمنی با آل‌الله و موالیان آل‌الله، ساخته و پرداخته نطفه مال حرام است) کار به جایی رسیده است که اگر بدانند «فلانی» خائن مخنث و بی‌رگ است و یا منافق مرتد و سیب‌زمینی بی‌اعتقاد است، در امنیت کامل به سر خواهد برد، اما کافیست که «شیطانکی» بفهمد که «تو» دوستدار آل بیت رسول‌اللهی… دیگر فاتحه امنیت و رفاه و آزادی و… را باید خواند!! (عجیب نیست! چرا که شیطان سوگند خورده است که دست از سر موالیان آل‌الله برندارد). کار به جایی رسیده است که این بی‌مرام‌های نامرد، برای خاموش کردن چراغ محبت آل‌الله، به بی‌آبرو کردن نوامیس و انتشار اکاذیب و پخش تصاویر خانوادگی (در تیراژهای فراوان) و شایعه‌پراکنی‌های عجیب و غریب و… می‌پردازند. (عجیب نیست! چراکه مظلومیت و غربت در ذات شیعگی است)


چه بسیار حماقت‌هایی که عده‌ای می‌کنند تا احمق شمرده نشوند! بنگرید که در مواجهه با این تخریب‌ها و ترور شخصیت‌ها، مخاطب‌ها چگونه موضعی می‌گیرند. عده‌ای علی‌الاصول، نقش این رسوایی‌ها را به دیوار می‌کوبند و از ریشه، منکر وجود هرگونه پلیدی می‌شوند… (که به پای اعتمادشان، بوسه می‌زنم) و عده‌ای به جستجوی حق برمی‌خیزند و اگر حق را هر جا یافتند، خاشعند… (من طلبنی بالحق وجدنی) و اما عده‌ای دیگر… و اما، زخم زبان… و اما غیبت، تهمت… و اما…


همه آنانی که در جریان فتنه‌سازی‌های این بی‌هنران هستند، می‌دانند که خاصیت اصلی و اولیه و نهایی این حاشیه‌سازی‌ها، بیهودگی است. هیاهو برای هیچ! هدف بطلان‌سرایی این شیطانک‌های موجه و غیرموجه سوءاستفاده از جهل و بی‌خبری عوام‌الناس است و مادر این کینه‌ورزی‌ها اغلب حسد است و عجب!…


امیدوارم آنان که حتی پرده‌دری‌ها را به نهایت رسانده‌اند و به اینجانب (به عنوان یک شهروند و نه یک نوکر آستان امیرالمؤمنین) و به همسر شرعی و قانونی اینجانب نیز رحم نکرده‌اند، جواب روشنی از جانب آل‌الله بگیرند که به غیر از اهل بیت، پناهی ندارم و به غیر از خدای آل‌الله، منتقمی نمی‌بینم. فاغث یا غیاث المستغیثین


 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حاج علی ( یکشنبه 86/6/11 :: ساعت 6:49 عصر )

»» زمین بوس قدومت مردانگی بود

 

والسلام على الحسین و على على بن‏الحسین‏و على اولاد الحسین و على اصحاب الحسین(ع)


 

حسین بن علی او بود که :

 

  نشان بی نشان بندگی در گردن و آزاد** سرود بی نوای عاشقی بر لب ولی خامش

 

به راستی که بنده ای بود بر جایگاه خداوندی و عاشقی در اوج سکوت

 

لبخندی داشت به پاکی تمام اشک ها وصداقتی فراتر از شبنم های صبحگاه

 

و روحی لطیف تر از دیبا و شمشیری برنده تر از کمان ابروی یار

 

و سخنانی پر صلابت تر از کوه

 

حسین بن علی بود که :

 

بر روح او نوشتند،نوری پر از هدایت**آمد برای مردم،دوری از او مبادا

 

مردی بود مردتر از مردترین مردان دنیا

 

و نیایی داشت نشسته بر تاجگاه دنیا وعصاره ی حقیقت بود

 

و پدری که دلیری را آموزگار شیر ژیان بود و حلم را خداوندگار ایوب

 

و مادری به لطافت تمام یاس ها ...یاس هایی ابدی

 

و برادرانی نیکو سرشت و دلیر ...

 

و نی ها نیستانش :

 

تهی سرشار از دلداگی و دلبری اما **کدامین دلبری را تاب آرامش

 

و حسین آرام نداشت ، هزاران بار پروانه تر از پروانه ی بی پروا

 

آتش در آغوش کشید و جزیی از شعله هایش گشت

 

حسین بن علی بود که :

 

با خاک او سرشتند در خاک او دمیدند** والله که روز اول پاکی گزید او را

 

و او بود ...

 

زیباترین روح جاری و مقدس ترین مکتب عاشقی

برگرفته از وبلاگ شاهنامه ی عاشورا



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حاج علی ( یکشنبه 86/6/4 :: ساعت 8:16 عصر )

»» شاهنامه ی فردوسی

 

والسلام على الحسین و على على بن‏الحسین‏و على اولاد الحسین و على اصحاب الحسین(ع)


 

داستان هفت خوان رستم دستان را که خوانده ای ؟

 

میخواهم امروز ازمردی داستان بگویم که هزاران بارازرستم مردتراست

 

و داستان اینگونه آغاز میشود :

 

مرد قصد کرده بود برود و تمام خوبی ها را از دام دیو سپید دوران

 

 آزاد کند سوار بر رخش که نه بر ذوالجناح خویش چون رستم دستان قدم بر

 

 سرزمین ویرانی گذاشت که این بار نامش نینوا بود ،سرزمینی که پر بود

 

 از دیوان ومزدوران !

 

در بیابان با شیرها جنگید ،چشمه ی آب را یافت اما این بار به رغم رستم

 

 از آن ننوشید بل آن را به دشمنان خویش عطا نمود، اژدها را در چنگال

 

گرفت با دیوانی بس بزرگتر از اولاد و ارژنگ جنگید آنها به درخت

 

 اسارت بست و درآخر در آن غار عنکبوت بسته ی دوران دمشق و

 

 شام دست برگردن دیو سپید نهاد و صدایش را در گلو خفه کرد ولی با

 

 هدفی والاتر ا هدف رستم چرا که پور دلیر زال تنها کاووس کی را نجات

 

داد در حالی که حسین بن علی زمان را ، زمین را ، و تک تک انسانها

 

را از شرافکار پلید آنها نجات بخشید و با مرگ خویش تولد عقاید ما

 

را جشن گرفت و بزمی برایمان چید که تا ابدیت جاری ست

 

 بزمی که رامشگرانش فرشتگان بودند و میهمان دارش خدا !

 

بزمی بود افروخته از بال های سوخته ی هفتاد و دو پروانه و زلال چون

 

 آبهایی که هنوز از دستان علمدار جنگ میچکید و هنوز ملتهب بود از

 

خون پاک دلیرانی بس بزرگتر از گودرز و گیو !

 

و حسین مست از جام ساقی کوثر تصنیف نینوا را برایشان میخواند

 

 و من آن دورتر ،حتی دورتراز دورتر میگریستم و اینگونه بود

 

که اکنونحسین را در دلها و نام رستم را در کتابها می یابیم.........

 برگرفته از وبلاگ شاهنامه ی عاشورا



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حاج علی ( یکشنبه 86/6/4 :: ساعت 8:9 عصر )

»» مصاحبه با محمودکریمی

 

والسلام على الحسین و على على بن‏الحسین‏و على اولاد الحسین و على اصحاب الحسین(ع)

با عرض سلام و احترام و تشکر فراوان از فرصتی که در اختیار ما قرار داده‌اید.

 سوال: خواهشمند است برای شروع با معرفی خودتان بحث را آغاز نمائیم؟

پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم

یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور‌ الحجه.به همه دوستداران امیرالمومنین علی (ع)، سلام و عرض ارادت دارم. امیدوارم سؤالات شما خلاصه باشد و من هم خلاصه جواب بدهم تا انشاءالله در فرصت بعدی مفصلاً با هم صفائی داشته باشیم.

 من محمود (عباس) کریمی فرزند نقی هستم که در سال  1347 در یکی از محله‌‌ های مذهبی تهران به دنیا آمده‌ام. شغل‌‌‌ام آزاد و مرتبط با فعالیت‌های صنعتی می‌باشد.

بنده در سال 1370 ازدواج نموده‌ام و دارای دو فرزند می باشم، پسرم10 سال و دخترم 3 ساله می‌باشد در خصوص خانواده پدری نیز پدرم در سال 1361 درعملیات فتح‌المبین در دشت عباس مفقودالاثر شده‌اند و برادرم ابوالفضل کریمی نیز در کربلای 5 شلمچه در سال 65 به درجه رفیع شهادت نائل آمده‌اند. دارای سه برادر به نامهای  احمد، محمد و حسین می‌‌باشم 

 

سوال: از سوابق کاریتان بیشتر بفرمایید؟

پاسخ: بعد از رفتن پدرم در کنار تحصیل هم کار می‌کردم و هم مداحی. در مشاغلی همچون نجاری، بنائی و.... مدتی کار کرده‌ام.

 

 سوال: تحصیلات خود را تا کجا ادامه داده‌اید؟

پاسخ: بنده دانشجوی مدیریت صنعتی دانشگاه علامه طباطبائی بودم و تعداد 74 واحد درسی نیز گذرانده‌ام اما از آنجائیکه حضور در جبهه فرهنگی را مقدم‌تر دانستم به سراغ مطالعات مرتبط با بحثهای فرهنگی و به ویژه مداحی رفتم و در این زمینه به کسب معارف اسلامی پرداختم.

 

سوال: آیا اهل ورزش نیز هستید؟

پاسخ: بنده دارای کمربند سیاه  دان دو  در رشته جودو می‌باشم. در رشته شین ‌ذن کاراته نیز کمربند سیاه، دان 5 دارم و به ورزش شنا نیز بسیار علاقمندم.

 

 سوال: خوب جناب آقای کریمی از شروع مداحیتان بفرمائید؟

پاسخ: اولین بار در حالیکه خردسال بودم روی پای  مرحوم کافی نشستم و روضه خواندم. الان نیز که بحول و قوة الهی در خدمت اهل  بیت (ع) می‌ باشم.

 

سوال: جناب آقای کریمی شما تسلط خاصی در دستگاههای موسیقی دارید، علت این موفقیت را در چه چیزی می‌دانید؟

پاسخ: هر صدایی در یک دستگاه موسیقی ادا می‌شود مثلاًً صدای گریه بچه و حتی کوچکترین صداهایی که شما می‌شنوید. علت آشنایی من نیز با دستگاههای موسیقی به این بر‌می‌گردد که چون بنده قاری قرآن بوده‌ام و در تلاوت قرآن رعایت دستگاههای موسیقی، ردیفها و ... بسیار حائز اهمیت می‌باشد، به مدد کلام وحی در این زمینه مهارت‌هایی به دست آورده‌ام جا دارد در اینجا از اساتید خود نیز یعنی حاج حمید آقای مدِقّ و حاج علی آقای اربابی نیز یاد نمایم که امیدوارم در هر کجا می‌باشند در سایه اهل بیت (ع) سربلند و پیروز باشند.

 

سوال: اشعار در مداحی‌ها و برنامه‌های شما از جایگاه ممتازی برخوردار هستند، اشعار با مضمون و زیبا؛ به طور مثال خیلی‌ها شما را با شعر معروف و بسیار زیبای “عشق یعنی ....“ می‌‌شناسند؟

پاسخ: بیشتر شعرها را خودم می‌گویم مثلا همین شعر عشق یعنی که شما گفتید را هم بخاطر دارم که روی موتور در حالت گریه سروده‌ام. دوستی دارم به نام آقای  م.ش که ایشان با من سر کار می‌آمد و اغلب اوقات روی موتور به ثبت اشعار می‌پرداخت.

 

سوال: سابقه همکاری خود با هیات رزمندگان شمیرانات از چه زمانی شروع شده است و دلایل موفقیت این هیات به ویژه در جذب جوانان به عقیده حضرتعالی چه چیزهایی می‌تواند باشد؟

پاسخ: از حدود 4 سال پیش در ماه رمضان جلسات هیات رزمندگان شمیرانات تشکیل شده و الحمدلله تا حالا نیز ادامه داشته است. به جهت تلاقی نکردن با جلسات دیگر معمولاً در شام هر مناسبت برنامه داریم و اگر بحث جذب جوانان را هم می‌ فرمائید  لطف و کرامات اهل بیت بوده‌است.

  در خصوص علت موفقیت جلسه هیئت رزمندگان نیز عوامل زیر را می‌توان برشمرد:

ط      توجه خاص حضرت صدیقه کبری (س) به جلسات.

ط      همجواری با مرقد مطهر حضرت امامزاده علی‌اکبر (ع) وامامزاده اسماعیل (ع).

ط      حضور روحانی 530 شهید و جانبازان دوران دفاع مقدس.

ط      حضور خانواده‌های معزز شهدا، ایثارگران و جانبازان.

 البته عامل مهم دیگری که باید به مطالب بالا اضافه شود فعالیت خالصانه عوامل جلسه در هر پستی که هستند می‌باشند. از آبدارچی گرفته تا هر قسمت ، همه وهمه با نیت الهی فعالیت می‌نمایند و این خود از برکات اهل بیت (ع) می‌‌ باشد.

 

سوال:جناب آقای کریمی نام سایت ’’ فطرس ‘‘ می‌باشد اگر نظر خود را در این مورد بفرمایید ممنون می‌شویم.

ج: فطرس فرشته‌ای بود که بالهایش بر اثر قهر خداوند متعال سوخته شده بود و در روز ولادت حضرت سیدالشهدا (ع) به همراه خیل کثیری از ملائک به زمین آمد و خود را به قنداقه حضرت ابی‌عبدالله متبرک نمود و خداوند به احترام ارباب بالهای فطرس را به او عطا فرمود. فطرس در آسمانها به پرواز درآمد و می‌گفت: کیست مثل من که آزاد شدة حسینم؟ و از آن روز فطرس عهد کرد که سلام عاشقان حضرت ابی‌عبدالله (ع) را به مولا برساند و چون کار فطرس ابلاغ سلام است کار سایت فطرس نیز ابلاغ معارف اهل بیت (ع) است، انشاء الله.

فطرس که پرش را شرر قهر خدا سوخت               باز آنکه بدادش پر پرواز حسین است

 

سوال: جناب آقای کریمی از ملاقاتهایتان با مقام معظم رهبری بفرمائید؟

پاسخ: این از کرامات حضرت صدیقه (س) است که در بعضی مجالس بندة حقیر به خدمت پیر و مرادم عرض ادب کرده‌ام.

 

سوال: شما در جلسات بر روی ازدواج جوانان خیلی تأکید دارید. آنهم با این مشکلات مالی؟

پاسخ: به جهت مسائل مالی جای نگرانی نیست چرا که من خودم در حال حاضر با داشتن دو فرزند مستأجر می‌باشم و منزل پدری‌ام نیز از 60  متر مربع تجاوز نمی‌کند ولی به حول و قوة الهی دو فرزند دارم و شکر خدا را بجا می‌آورم. اگر نیتها الهی باشد همه مسائل حل می‌شود و هیچ جای نگرانی نیست.

 

سوال: جناب آقای کریمی در صورتیکه صحبت خاصی دارید نیز بفرمایید؟

پاسخ: تنها این مطلب که هر کس باید موجب زینت بزرگتر خود باشد به طور مثال بچه‌ها باید زینت پدر و مادر خود باشند و شاگرد زینت استاد. شیعه باید زینت امامان معصوم (ع) خود باشد و ما نیز در هیات رزمندگان به همین ترتیب. توقع ما از همه به ویژه جوانان، خواهران و برادران محترم این است. که الحمدلله نیز به اینگونه است و تأکید ما نیز بر همین است.

 

با تشکر فراوان از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید و امیدواریم باز هم در فرصتهای آینده بتوانیم در خدمت شما باشیم. والسلام



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حاج علی ( یکشنبه 86/6/4 :: ساعت 5:27 عصر )

»» دانلود مداحی

السلام على الحسین و على على بن‏الحسین‏و على اولاد الحسین و على اصحاب الحسین(ع)

دوتانوحه ازسیدذاکر

شه زاده خیر النسا - سید ذاکر

دیونه مهدی شدم - سید ذاکر



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حاج علی ( یکشنبه 86/6/4 :: ساعت 5:24 عصر )

»» دانلود مداحی

السلام على الحسین و على على بن‏الحسین‏و على اولاد الحسین و على اصحاب الحسین(ع)

چند تا مداحی ازحاج محمودکریمی برای خانم فاطمه زهرا_(س)


ازعشق گل بلبل دل کرده بهونه

گلی که زیباست گله یاسه

نماز عشق را خواندم به پشت درب این خانه

خوب می دونم که امیدی تو دنیا نداری

ای تربت گم گشته ام    زهرا یا زهرا

منم که فاتح خیبر بودم    منم که عشق پیمبر بودم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حاج علی ( یکشنبه 86/6/4 :: ساعت 5:20 عصر )

<      1   2   3      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

دانلود مداحی
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 2
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 9412
» درباره من

السلام علیک یا ابا عبدالله حسین
حاج علی
انا مجنون الحسین

» آرشیو مطالب
زمین بوس قدومت مردانگی بود
فلسفه ی عاشورا
حرف دل
شاهنامه ی فردوسی
زیارت عاشورا
تابستان 1386

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب